شماره هشتم :نظم و انظباط

در زمان جنگ، خط احمد تمیزترین خط بود، خاکریز آن بیشترین ارتفاع را داشت، غذای آن بهترین غذابود، انظباط در همه جا به چشم می خورد. در آرایش سنگرها، در چیدن سلاهها و ...حتی مقام معظم رهبری در یکی از خاطراتشان می فرمایند، اولین لشگری که برای تانکها چک لیست نوشته بود، لشگر احمد بود. برای همه چیز و همه کس برنامه داشت.

شماره نهم :حلقه ی آتش و آب

احمد نقل می کند:« درعملیات بدر من و مهدی باکری هر دو سوار موتور بودیم و آتش آنچنان وحشی بود که حتی جهت آتش را نمی شد تشخیص داد، لذا تـأملی کردم. مهدی گفت: نایست! برو! سریع! دو طرفمان آب بود آب و آتش با هم مخلوط شده به اطرافمان پرتاب می شد. در این حال در آینه دیدم که مهدی چه طور صاف نشسته و خم به ابرو نمی آورد، آرام آرام سرم را بالا گرفتم و هم قد مهدی شدم. احساس می کردم اگر هم شهید شوم، آن هم انجا و کنار مهدی و سوار آن موتور در وضعیت خوبی شهید خواهم شد و ازاین احساس شیرین، در آن حلقه ی آب و آتش، فقط می خندیدم.

شماره دهم :شهید زنده

برای معرفی ایشان به عنوان فرمانده ی نیروی زمینی پشت تریبون رفتم. در حین صحبتهایم هنگامی که گفتم سرتیپ احمد کاظمی از نظر من «شهید زنده» است، او شروع کرد به گریه. فیلمش را فکر می کنم پخش کرده اند. خودش که پشت تریبون آمد، گفت:« خدایا شهادت را نصیبم کن، دلم برای حسین خرازی پر می کشد.» می گفت:« دنیا را رها کنید، دنیا را ول کنید همه چیز را در آخرت پیدا کنید و رضای خدا را بر رضای مخلوق ارجحیت دهید.»

نقل از سر لشکر رحیم صفوی

ادامه دارد ...